منظر فرهنگی میمند
همانطور که گفتیم میمند یک منطقه نیمهخشک قرار دارد که در انتهای درهای در منتهیالیه جنوبی کوههای مرکزی ایران واقع شده است.
اهالی روستا کشاورز-دامدارانی نیمهعشایری هستند. آنها حیوان های خود را در مراتع کوهستانی پرورش میدهند و در بهار و پاییز در سکونتگاههای موقت زندگی میکنند.
در طول ماههای زمستان، آنها در پایینتر دره در خانههای غاری زندگی میکنند که در دل صخرههای نرم (کمر) تراشیده شدهاند؛ این نوع سکونت در یک محیط خشک و بیابانی، شکلی غیرمعمول از خانهسازی است.
این منظر فرهنگی نمونهای از سیستمی است که به نظر میرسد در گذشته شیوع بیشتری داشته و شامل جابجایی افراد به جای حیوان ها است.
البته بسیاری از ساکنان این روستا امروزه به شهرها مهاجرت کرده اند.
میمند درهای کوچک و نسبتاً خودکفا با جهت جنوبی است که در زنجیره خشک کوههای مرکزی ایران قرار دارد. اهالی روستا کشاورز-دامدارانی هستند که یک نوع منطقهای بسیار خاص از کوچ فصلی (Transhumance) سه مرحلهای را اجرا میکنند که بازتابی از محیط خشک بیابانی است.
در طول سال، کشاورزان همراه با حیوان های خود به سکونتگاههای مشخصی جابجا میشوند که به طور سنتی چهار و اخیراً سه مورد هستند و شامل خانههای غاری مستحکم برای ماههای زمستان میشوند.
در سه مورد از این سکونتگاهها، خانهها موقتی هستند، در حالی که در سکونتگاه چهارم، خانههای غارنشینی (تروگلودیتی) دائمی هستند.
سر آغل (Sar-e-Āghol) سکونتگاههایی هستند که در مزارع جنوبی قرار دارند و از اواخر زمستان تا اواخر بهار استفاده میشوند. این خانهها دو نوع متفاوت دارند:
مرخانه (Markhāneh) خانههای دایرهای هستند که به صورت نیمهزیرزمینی برای پناه گرفتن از باد ساخته شدهاند، دارای دیوارهای کوتاه از سنگ خشک و سقفی پوشیده از چوب و کاهگل خار وحشی هستند.
مشکدان (Mashkdān) خانههایی هستند که روی زمین ساخته شدهاند و دارای دیوارهای سنگ خشک و سقفی مخروطی از شاخهها هستند. برخی از ساختمانهای نگهداری دام بسیار مستحکمتر هستند و دارای سقفهای آجری یا سنگی گنبدی (قوس بشکهای) هستند.
سر باغ (Sar-e-Bāgh) خانههایی هستند که در نزدیکی رودخانههای فصلی قرار دارند و در طول تابستان و اوایل پاییز استفاده میشوند. هنگامی که هوا گرم است، سازهها سبک هستند: دیوارهای سنگ خشک از ساختار سقفی متشکل از تیرهای عمودی و افقی که با علفهای کاهگل پوشیده شدهاند، پشتیبانی میکنند.
در هوای نامساعدتر، خانههای مستحکمتری با دیوارهای سنگی بلندتر و سقفی مخروطی ساخته میشوند. دامها در محوطههای سنگی بدون سقف جمعآوری میشوند.
در اطراف این روستاهای تابستانی، بقایای تراسهایی برای کشت گندم و جو و همچنین بقایای آسیابهای آبی که عمدتاً اکنون ویران شدهاند، دیده میشود.
چالههایی برای جوشاندن و صاف کردن شیره انگور هنوز مورد استفاده هستند، همانطور که کل دوشاب (Kel-e-Dūshāb) که برای نگهداری دوشاب یا شیره انگور به دست آمده استفاده میشود.
خانههای غارنشینی زمستانی (تروگلودیتی) در دل سنگ نرم و در لایههایی به ارتفاع حداکثر پنج خانه تراشیده شدهاند. حدود ۴۰۰ کیچه یا خانه شناسایی شده و ۱۲۳ واحد سالم هستند.
هر خانه بین یک تا هفت اتاق دارد که به طور سنتی برای زندگی و انبار استفاده میشوند.
در این آب و هوای به شدت خشک، به طور سنتی باید هر قطره آب از منابع مختلفی مانند رودخانهها، چشمهها و استخرهای زیرزمینی جمعآوری میشد و در آبانبارها ذخیره میشد یا از طریق قناتهای زیرزمینی هدایت میشد تا برای حیوان ها، باغ ها و قطعه های کوچک سبزی استفاده شود.
این جامعه پیوند قوی با محیط طبیعی دارد که در اعمال اجتماعی، مراسم فرهنگی و اعتقادات مذهبی آنها بیان میشود.